برادران شهید هاشمی |
در زیارت عاشورا چندین و چند بار ظالم را مورد لعن و نفرین قرار می دهیم اما تا به حال کمی با خود فکر کردهایم که ظالم کیست؟ ظلم فقط به این خلاصه می شود که حقی پایمال گشته و یا خونی به زمین ریخته شود؟ اگر شما از آن دسته انسان هایی هستید که دایره تعریفتان از ظلم به این موارد خلاصه می شود بهتر است در ادامه با ما همراه باشید. معنی ظلممجلسى(ره) گوید: ستم (ظلم) نهادن چیزى است در غیر جاى خود. (أصول الکافی/ ترجمه مصطفوى/ ج4 / 23 ) ظلم در اصل لغت، به معنی کار بیجا کردن، و تعدّی نمودن از حد وسط است. و ظلم به این معنی، جامع همه رذایل، و مرتکب شدن هر یک از قبایح شرعیه و عقلیه را شامل می شود. و این، ظلم به معنی اعمّ است. و برای ظلم، معنی دیگری نیز هست که عبارت است از: ضرر و اذیّت رسانیدن به غیر، از قبیل: کشتن و یا زدن، یا دشنام و فحش دادن، یا غیبت او را کردن، یا مال او را به غیر حق تصرف کردن و گرفتن، یا غیر اینها از کردار یا گفتاری که باعث اذیّت غیر باشد. و این، ظلم به معنی اخص است. و بیشتر آنچه در آیات و اخبار، و عرف مردم ذکر میشود این معنی مراد است.(معراج السعادة/ 396) در اکثر موارد، معنای اول مورد غفلت واقع شده و مصادیق آن از ظلم و ستم خویش بی خبر و غافل هستند و عمل خویش را در زمره ظلم و ستم نمی شمارند. انواع ظلمدر یک تقسیم بندی ساده، ظلم را می توان به سه دسته تقسیم کرد: 1) ظلم به خدا 2) ظلم به خود 3) ظلم به دیگری (اعم از انسان و حیوان و ... ). ظلمى که خدا آن را نمىآمرزد، شرک به خدا است. و امّا ظلمى که خدا آن را مىآمرزد، ظلمى است که مرد بر نفس خود مىکند، در آنچه میان او و خداى عز و جل است. و امّا ظلمى که خدا آن را وا نمىگذارد، حقّالنّاس است که از یکدیگر مىطلبند».(تحفة الأولیاء/ج4 / 21) علاوه بر موارد یاد شده می توان به ظلمی اشاره کرد که در عین کوچکی بسیار بزرگ و قابل توجه است. گناه هر چند کوچک ظلم استبه تعبیری دیگر می توان گناه را ظلم نامید؛ ظلمی که هر سه نوع ظلم را شامل می گردد چرا که انسان با هر خطایی که مرتکب می شود هر چند کوچک، نه تنها خویشتن خویش را مورد ستم قرار داده بلکه از خدا نیز غافل شده و در این میان زحمت نظام آفرینش را نیز به هم می زند. چرا که به قول سعدی علیه الرحمه: ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری همه از بحر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری حال که کل کائنات از برای آدمی کمر به فرمانبرداری بسته و در جهت رشد و کمال او در حرکتند اگر این موجود خاکی اما افلاکی از مسیر خویش منحرف گشته و سرمنزل مقصود را فراموش کند، نه تنها به خویش ظلم کرده بلکه تلاش کل کائنات را پایمال نموده و چه ظلمی بزرگتر از این که هم خویشتن را محروم سازی و هم تلاش دیگران را به باد دهی. چرا ظالم را لعن و نفرین می گویند؟برای اینکه با ظلم خویش زحمت نظام آفرینش را بر هم زده و رسیدن به هدف را دورتر و دورتر می سازند. نظام آفرینش چون حلقه های زنجیر به یکدیگر پیوسته و عملکرد هر یک از افراد لاجرم بر دیگری تأثیر خواهد داشت و این هدف جز با دین حقیقی و صراط مستقیم محقق نخواهد شد. امام على(علیه السلام): سوگند به خدایى که دانه را شکافت و جاندار را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید، و خیر را از جایگاه آن جویا شده بودید، و از میان راه به رفتن پرداخته بودید، و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راه ها براى شما روشن مىگشت، و نشانههاى هدایت آشکار مىگردید، و فروغ اسلام شما را فرا مىگرفت؛ در آن صورت، دیگر هیچ کس سنگینى بار زندگى و هزینه عائله را حس نمىکرد، و هیچ مسلمان یا فردى که در پیمان مسلمانان است گرفتار ستمى نمىگشت. (الحیاة/ ترجمه احمد آرام/ ج2 / 59) این سخن حضرت اشاره است به آرمان هاى مردمى و اجتماعى دین، یعنى: پیروى صحیح از دین، و شناخت صحیح دین، راهگشاى یک زندگى برخوردار و سالم و آگاهانه است، که در آن، عدالت اجتماعى و اقتصادى حاکم است، و نه محرومیتى است و نه ستمى، نه به مسلمان و نه غیر مسلمان. و این است مقصد اعلا و آرمان والاى رسالت انبیا، و امامت اوصیا، و حکومت حقّه قرآنى و نظام اسلامى. به خود و دنیای خود ظلم نکنحال که متوجه شدی با کوچکترین گناه انسان می تواند در زمره ظالمان و در شمار لعن و نفرین شدگان قرار گیرد از کوچکترین گناه نیز بپرهیز که با آن به خود، دنیا و تمامی کائنات ظلم می کنی شاید بتوان این مسئله را دلیلی دیگری بر کوچک نشماردن گناه دانست: سماعة گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السّلام شنیدم که می فرمود: خیر بسیار (مانند طاعت و بخشش زیاد) را بسیار نشمارید و گناه اندک را کم نشمارید، زیرا گناه اندک انباشته مىشود و زیاد می گردد، و در نهان از خدا بترسید تا از خود انصاف دهید (به حق قضاوت کنید اگر چه به زیانتان باشد، و چنین نکند جز کسى که در نهان از خدا بترسد) (أصول الکافی/ ترجمه مصطفوى/ ج3 / 394 ) آن کس که به بیدادگری پردازد با خلق خدای دشمنی آغازد بیداد مکن که هر که بیداد کند بیش از همه روز خود سیه می سازد [ چهارشنبه 93/8/7 ] [ 8:31 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
|
|
|