برادران شهید هاشمی |
عباس اگرچه دست کشید از دو دست خویش از یاری حســـــین علــــی، دســـت بر نداشت درد و غمــــش تمامی از این بــــود که چــــرا یک جان بـــــرای هدیـــــه به او بیشتر نداشت او هــــــم چـــو کودکان حـــــرم تشنه بود، آه اما دلـــــش نیامـــــد و یک جـــــرعه بر نداشت
یا ابالفضل العباس؛ کیست آنکه تو را بخواند و از یاری دستان بریدهات بینصیب بماند؟ کیست آنکه اندوه جاودانه تو را بفهمد و از غم مشکهای پاره پارهات، طاقت از کف ندهد؟ کیست آنکه بلندای قامتت را دیده باشد و آسمان را به چشم حقارت ندیده باشد؟! تو، سقای جانهای تشنهای تو، طراوت باغستانهای مهر و وفایی. تو، روح و ریحان فاطمه زهرایی؛ نه فقط میوه دل امالبنین. عباس، فرزند مردی است که کوهِ رشادت و جوانمردی است. فرزندِ شیر زنی است که به او شیر شهامت نوشاند. کوهمردی که ذرهای از احترام برادرش حسین (علیهالسلام) فرو نگزارد. حسین (علیهالسلام) امام بود و ابوالفضل، برادرِ امامت. حسین (علیهالسلام) ولی بود و ابوالفضل، همرکابِ ولایت. سلام بر عباس، سلام بر غیرت مجسم... سلام بر قامتِ فتوت... السلام علیک یا اباالفضل العباس (ع) [ سه شنبه 92/8/21 ] [ 5:18 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
|
|
|