برادران شهید هاشمی |
راه باز است. معبرها همه پاک شده اند. لابه لای سیم خاردارها ، پلاک ها چشمک می زنند و شهدا هنوز ایستاده اند و با سرانگشت وفا ، نقطه ی رهایی را نشان می دهند. خط هنوز شکسته نشده است. کوله پشتی بسیجی ها لب خاکریز نشسته است. فرمانده فریاد می زند : سنگر بزن ای برادر ، امروز هم روز جنگ است امروز اما قلم ها ، سرنیزه های تفنگ است امروز میدان معنا ، خود عرصه ی کارزار است هر واژه ای یک گلوله ، هر جمله ای یک تفنگ است ! باید دست به کار شد . اینجا مجنون است ؛ جزیره ی عاشقان . صدای فرمانده از لابه لای نیزارها تا اعماق تاریخ می رسد : (( اگر ماندید ، بنویسید ، حقانیت و مظلومیت این بچه ها را ! ))
در سینه ی رزم ما فشنگی مانده است افسانه ی غربت تفنگی مانده است ماندیم به جولان غروری که شکست از عشق فقط هفته ی جنگی مانده است ! [ دوشنبه 92/7/8 ] [ 3:7 عصر ] [ مهدی افشار ]
[ نظر ]
|
|
|